- لره با زن و بچش ميره خونه مي بينه بوي گاز مياد . برمي گرده ميگه : هيچکي چراغ رو روشن من کبريت دارم
- قطعهاي از شاهكار ادبي یک ترک : شب بود و خورشيد به روشني ميدرخشيد، پيرمردي جوان، يكه و تنها با
خانوادهاش در سكوت گوشخراش خيابان قدمزنان ايستاده بود
- ماشين پيكاني با شماره پلاك تهران ص از چراغ قرمز ردمي شه , پليس که ترك بوده آژير كشان دنبالش مي افته و
پشت سرهم داد مي زد : تهران صلي الله عليه و آله بزن كنار
- اصفهانيه ميميره , روي سنگ قبرش مي نويسن من مردم ولي مغازه بازه
- ترکه ميره رستوران به گارسون مي گه غذا چي داري؟ گارسون مي گه غداي امروز ما کاستيدجلينيکفتيتسا با ليمو -
ترکه مي گه کاستيدجلينيکفتيتسا با چي؟
- لره با ذوق به دوستش ميگه : بالاخره بعد از 2 سال اين پازل رو حلش کردم! دوستش ميگه 2 سال زياد
نيست؟ لره ميگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال
- تركه كلاسه رقص ميذاره ور شكست ميشن ميرن تحقيق ميكنن ميبينن سر كلاس شاباش ميداده
- به تركه ميگن اگه حالت تهوّع بهت دست بده چيكار ميكني؟ ميگه هيچّي. منم باهاش دست ميدم
- تركه:آقا اين همسايه مون ساعت 2 نصفه شب هي با مشت ميكوبيد به ديوار خونمون! دوستش:عجب آدم هاي
مردم آزاري پيدا ميشن.حتماً نذاشتن بخوابي؟ تركه:نه,خوشبختانه خواب نبودم,داشتم شيپور تمرين مي كردم
1-به یه نفر میگن اگه سردت بشه چیکار میکنی؟
میگه :میرم کنار بخاری
میپرسن : اگه خیلی سردت بشه چی؟
میگه : میچسبم به بخاری
میپرسن:اگه خیلی خیلی سردت بشه چی؟
میگه : بخاری رو روشن میکنم.
2-مرده با زنو بچش میره خونه میبینه بوی گاز میاد .داد میزنه کسی چراغو روشن نکنه خودم کبریت دارم!!!
3- به یکی میگن با بالش جمله بساز
میگه : یه پرنده دیدم زدم به بالش
میگن : اون بالش نه اون یکی بالش
میگه : یه پرنده دیدم تو شک بودم بزنم به این بالش یا اون یکی بالش!
4-یه روانپزشک میره به مریضاش سر بزنه ،میبینه همشون دارن دست میزنن، به جز یه نفر. میره سه روز دیگه میاد. بازم میبینه همشون دست میزنن به جز همون یه نفر. خیال میکنه خوب شده...ازش میپرسه چرا دست نمیزنی ؟؟؟میگه آخه من عروسم!!!
5- یه نفر میخاست مهتابی بخره میره مغازه الکتریکی یادش میره بگه مهتابی ،به فروشنده میگه : آقا ببخشید یه متر لامپ بدین !
6- به مرده میگن پسرت رکوردو شکوند...میگه : به من چه من پولشو نمیدم!
7- گنجشکه میخوره به موتوری بیهوش میشه.وقتی به هوش میاد میبینه تو قفسه میگه : ای وای موتوری رو کشتم!!!
8- مرده داروخونه داشته دم درش بزرگ مینویسه "سوسک کش جدید رسید" .یکی میاد میگه قضیه این سوسک کش چیه؟؟خونه مارو سوسک سر گرفته...مرده میگه این دارو خیلی جدیده و بازدهیش تضمینیه .این دارو رو بریز تو قطره چکون بعد کشید میدی تا سوسکها رو بگیری. هر سوسکی که گرفتی،در روز سه نوبت (صبح و ظهر وشب)تو هر چشمش دو قطره میریزی. بعد یه مدت سوسکها کور میشن و خودشون از گرسنگی میمیرن!یارو میگه : خوب آخه اگه سوسکها رو بگیریم که همون جا درجا می کشیمشون!یارو میره تو فکر،بعد یه مدت میگه : آره خوب،از اون راهم میشه!
9- یارو میره کله پاچه فروشی،مرده بهش میگه : قربون چشم بذارم؟
یارو میگه : نه آقا ! صبر کن برم قایم شم!!
10- به یه نفر میگن : اگه دنیا رو بهت بدن چیکار میکنی؟میگه : میفروشم میرم خارج.!
11- از یه نفر میپرسن چنتا بچه داری؟ میگه 2 تا .میپرسن کدومش بزگتره ؟
میگه : خوب اولیش!!!
12- از طرف میپرسن 2 دوتا چنتا میشه؟؟میگه 5 تا.
میگن برو بابا 4 تا میشه...میگه : آخه من از یه راه دیگه رفتم!!!
13- میگن با ابریشم جمله بساز.میگه : هوا ابریشم خوبه!
14- از یه نفر میپرسن بنفش چه رنگیه؟؟؟میگه : قرمز دیدی؟؟آبیش!!!
15- یارو میخ میره تو پاش،نمی تونه درش بیاره،کجش میکنه!!
16- از سه دوست میپرسن کی به دنیا اومدین؟؟
اولی: در نیمه اول سال
دومی: در نیمه دوم سال
سومی:لابد من هم در وقت اضافه!
17- یه نفر داشته خاطره تعریف میکرده،میگه ما سال 49 با 2 نفر دعوامون شد،البته سال 49 دو نفر خیلی بود!!!
18- یه نفر سرشوقیرگونی کرده بود،میگن چرا اینجوری کردی؟؟میگه بینیم چکه میکرد...!
19- میپرسن میدونی آبشار چیه؟؟میگه : رودخونه دیواری!!!
20- یارو حموم نمیره قرص چرک خشکن میخوره!
21- یکی جیرجیرک پیدا میکنه تا صبح بهش روغن میزنه .
22- یارو میخاسته زیر بارون خیس نشه ، هی جا خالی میداده!!!
23- اولی: نگفتی چرا ورشکست شدی؟؟
دومی: آخه بادکنکامو به شرط چاقو فروختم!
24- یکی با احساسات یه نفر بازی میکنه،سه به هیچ میباره!!!
25- یکی ساندویچ میخره میخوره.روز بعد دوباره میره که ساندویچ بخره فروسنده میپرسه کاغذ بپیچم؟؟یارو میگه:
دیروز سیر نشدم برام تو کارتون بپیچ !
26- مرده میره لیوان بخره میبینه لیوانا رو برعکس گذاشتن رو میز.میگه لیواناتون چرا در نداره؟؟فروشنده براش
میچرخونه و درست میده دستش.یارو میگه : اینا که تهشونم سوراخه...!
27- یکی وسط دریا نشسته بود .میپرسن چرا اینجا نشستی؟میگه میخام در جریان باشم...!!
28- کشتی در حال غرق شدن بود و همه در فکر فرار بودن،یه نفر داشت با خیال راحت غذا میخورد،مردی از او
پرسید: حالا چه وقت غذا خوردنه؟؟ گفت: آخه دکترم گفته با شکم خالی آب نخورم...!!
29- مرده میره پیش خیاط میگه این پارچرو کت شلوار بدوز.فردا نیام بگی سوزنم شکستو،برق نبودو چرخم خراب
شد،اصلا بده من نمیخاد بدوزی...!؟!
30- افسره میگه بزن دنده یک رابیفت،یارو میزنه دنده عقب!افسره میگه چرا دنده عقب زدی؟؟یارو میگه میخام
خیز بگیرم...!!