خــدایــ ــا از تـ ـو معـجــزه می خـواهــم ... سلام نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد کاسب پیر دگر باره جوان خواهد شد منو تو غمزده از این همه خرج شب عید لیکن او ، صاحب یک سود کلان خواهد شد موسم دلخوری و گیجی آن اهل حقوق وقت بشکن زدن پیشه وران خواهد شد حرف عیدی نزنی پیش خسیس الدوله که کند سکته و در خاک نهان خواهد شد اول عید حقوق منو تو نفله شود سرمان باز دچار دوران خواهد شد باز ذکر چه کنم؟ ، آی چه کنم؟ میگیریم قلبمان نیز دچار ضربان خواهد شد مخمان سوت زد از قیمت شیرینی جات کم کمک قیمت آن ، قیمت جان خواهد شد مرد در خانه تکانی شده شاگرد زنش دم عید است و چنان رفتگران خواهد شد از هجوم فک و فامیل فلان شهر به ده چون هتل ، خانه ی مشدی رمضان خواهد شد... تو این حادثه هر دو ماشین آتش گرفته و 13 کشته بر جای گذاشت،در ضمن عکس رو خودم گرفتم ببخشید که کیفیت چندانی نداره!!!! بيوگرافي ياس از زبان خودش: من آن ابرم كه مي خواهد ببارد
|
|